برنامه امتحان نهایی پایه سوم متوسطه - سال تحصیلی 91-90

روز ----- تاریخریاضی وفیزیکعلوم تجربیادبیات و علوم انسانی
دوشنبه            91/3/1دین وزندگی 3دین و زندگی3دین و زندگی3
چهارشنبه        91/3/3هندسه2ریاضی3ریاضی
شنبه               91/3/6فیزیک 3 وآزمایشگاهفیزیک 3 و آزمایشگاهتاریخ ایران و جهان2
دوشنبه            91/3/8زبان فارسی 3زبان فارسی 3زبان فارسی تخصصی
چهارشنبه      91/3/10جبر واحتمالزمین شناسیجغرافیا2
سه شنبه      91/3/16زبان خارجه 3زبان خارجه 3زبان خارجی3
شنبه             91/3/20حسابانزیست شناسی 2 و آزمایشگاهفلسفه و منطق
دوشنبه          91/3/22شیمی 3 وآزمایشگاهشیمی 3 و آزمایشگاهآرایه های اد
چهارشنبه      91/3/24عربی3عربی3عربی3 ویژه ادبیات
شنبه             91/3/27ادبیات فارسی3ادبیات فارسی3ادبیات فارسی تخصصی
یکشنبه          91/3/28--------------------------------------جامعه شناسی2

نظرات 2 + ارسال نظر
sabte arezoha سه‌شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 01:20 http://arezohayeshirin.blogfa.com/

ما که به وبلاگت سر زدیم به وبلاگ منم سر بزن بعد آرزوتو با نظر بگو تا در وبلاگم ثبت بشه به دوستان هم بگین آرزوشونو بگن و برای دیدن آرزوی دیگران به وبلاگم بیان آرزوها هر شب آپ میشن یعنی روز بعد همون موقع آرزوتون رو وب ثبت شده بای

رحمت سه‌شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 17:43 http://rahmat14.blogfa.com

دعایت می‌کنم، عاشق شوی روزی
بفهمی زندگی، بی‌عشق نازیباست
دعایت می‌کنم، با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی
به لبخندی، تبسم را به لب‌های عزیزی، هدیه فرمایی
بیابی، کهکشانی را درون آسمان تیره شب‌ها
بخوانی نغمه‌ای با مهر
دعایت می‌کنم، در آسمان سینه‌ات
خورشید مهری، رخ بتاباند
دعایت می‌کنم‌، روزی زلال قطره اشکی
بیابد راه چشمت را
سلامی از لبان بسته‌ات، جاری شود با مهر
دعایت می‌کنم، یک شب تو راه خانه خود، گم کنی
با دل بکوبی، کوبه مهمانسرای خالق خود را
دعایت می‌کنم، روزی بفهمی با خدا
تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن
فاصله داری
و هنگامی که ابری‌، آسمان را با زمین، پیوند خواهد داد
مپوشانی تنت را، از نوازش‌های بارانی
دعایت می‌کنم
روزی بفهمی، گرچه دوری از خدا
اما خدایت با تو نزدیک است
دعایت می‌کنم، روزی دلت بی‌کینه باشد، بی‌حسد
با عشق
بدانی جای او در سینه‌های پاک ما پیداست
شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا
بخوانی خالق خود را
اذان صبحگاهی، سینه‌ات را پر کند از نور
ببوسی سجده‌گاه خالق خود را
دعایت می‌کنم، روزی خودت را گم کنی
پیدا شوی در او
دو دست خالی‌ات را پر کنی از حاجت و
با او بگویی:
بی‌تو این معنای بودن، سخت بی‌معناست
دعایت می‌کنم روزی
نسیمی، خوشه اندیشه‌ات را
گرد و خاک غم، بروباند
کلام گرم محبوبی
تو را عاشق کند بر نور
دعایت می‌کنم وقتی به دریا می‌رسی
با موج‌های آبی دریا، به رقص آیی
و از جنگل، تو درس سبزی و رویش، بیاموزی
بسان قاصدک‌ها، با پیامی، نور امیدی بتابانی
لباس مهربانی بر تن عریان مسکینان، بپوشانی
به کام پرعطش، یک جرعه آبی، بنوشانی
دعایت می‌کنم روزی بفهمی،
در میان هستی بی‌انتها، باید تو می‌بودی
بیابی جای خود را، در میان نقشه دنیا
برایت آرزو دارم
که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو
اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را، به یاد آرد
دعایت می‌کنم عاشق شوی روزی
بگیرد آن زبانت
دست و پایت گم شود
رخساره‌ات گلگون شود
آهسته زیر لب بگویی، آمدم
به هنگام سلام گرم محبوبت
و هنگامی که می‌پرسد ز تو، نام و نشانت را
ندانی کیستی
معشوق عاشق؟
عاشق معشوق؟
آری، بگویی هیچ‌کس
دعایت می‌کنم روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی
ببندی کوله‌بارت را

واقعا عالی بود
خیلی ممنون رحمت جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد